از آنجا که مادرش از شیفتگان موسیقی اصیل ایرانی بود و از بین مقامهای موسیقی ایرانی، به دستگاه همایون علاقهای وافر داشت، نام همایون را برای فرزند خود انتخاب کرد. خرم در سن ۱۰–۱۱ سالگی به مکتب ابوالحسن صبا راه یافت و چند سال بعد به عنوان نوازندهٔ ۱۴ ساله، در رادیو به تنهایی به اجرا پرداخت.
ساز همایون خرم، سازی پر صلابت، سنگین و عاری از هر نوع خودنمایی بود. گر چه در شیرین نوازی خرم را نمیتوان با اسدالله ملک، پرویز یاحقی و حبیبالله بدیعی هم تراز دانست با این حال توانایی او در آفرینش آنی ملودیهای جاندار و جذاب، بافت تکنوازیهای او را به مراتب از کارهای دیگران خوش ساختتر و پرمایه تر میسازد. از این بابت خرم و علی تجویدی را میتوان در یک گروه قرار داد چون قابلیت آهنگسازی این دو بر نوازندگیشان چیره بود، درست عکس آنچه در مورد بدیعی و یاحقی میتوان گفت.
نباید از قلم انداخت که خرم، همانگونه که تجویدی، آهنگسازی تجربی و منحصراً ذوقی نبود. وی بنیادهای علمی آهنگسازی را آموخته بود و بر آنها تسلط داشت. از جمله اینکه هارمونی را با فریدون فرزانه و با شیوه ” سارلی ” فراگرفته و در سازبندی از کورساکف متأثر بود. خوش سلیقگی و نوآوریهای خرم در تنظیم کارهایش جداً شنیدنی است. شیوه تقسیم ملودی و همراهی سازها نزد خرم بسیار حساب شده و پرداخت کار بی خدشه و نقص است. قدر مسلم اینکه بخش گستردهای از آثار خرم حافظه موسیقایی حداقل سه نسل از ایرانیان را در سیطره خود دارد.
دشوار میشود ایرانی را یافت که نتواند ترانه “امشب در سر شوری دارم ” را زمزمه کند. گر چه باید تأکید کرد که اعتبار خرم هرگز در ترانههای ساده و همه پسندش خلاصه نمیشد و نمیشود. کارهای ارکستری او که غالباً جملهبندیهایی مرکب و پیچیده توأم با ضرب آهنگهای بسیار متنوع دارند نمونههای گاه سمفونی گونه ایی از موسیقی ایرانی به دست میدهند که کمتر آهنگسازی یارای برابری با آنها را داشتهاست. خرم با تواناترین و حرفه ایترین خوانندگان دوران دو دهه طلایی موسیقی ایران همکاری نزدیک داشتهاست.
حسین قوامی، ایزدبانو، مرضیه، گلوریا روحانی، دلکش، شجریان، گلپا و ایرج از آن جملهاند. از طرف دیگر باید گفت که “پروین نوری وند” تا چندین سال خواننده انحصاری آثار خرم محسوب میشد. سنگینی و بی پیرایگی صدای پروین، قرینهٔ سنگینی و بی پیرایگی ساز و نغمه خرم بود. علیرغم آن که برخی از کارهای خرم با صدای خوانندگان دیگر بازخوانی شدهاست، مشکل میتوان گفت که درخشش و ظرافت بازخوانیها به پای اجراهای گذشته میرسد. طی بیش از سه دهه تدریس، جوانان بسیاری از محضر درس خرم بهرمند شدند که امروز امانتدار مکتب استاد خود هستند. اما خرم در مصاحبهای با علی دهباشی در نشریه بخارا از مانی فرضی، پژمان پورزند، صدرا فلاحی بابک شهرکی، به عنوان زبدهترین شاگردان خود نام میبرد
از کتابهای او می توان به غوغای ستارگان (خاطرات هنری مهندس همایون خرم)، ردیف اول چپ کوک (نوای مهر)؛ شامل آوازها، چهارمضرابها (به اهتمام بابک شهرکی)، ردیف دوم راست کوک؛ شامل تعدادی از پیشدرآمدها، چهارمضرابها و رِنگها که به کوشش محمد رضا ترابیان تهیه و چاپ شد.
چهارمقام ردیفها و چهارمضرابهای مهندس همایون خرم در ماهور، چهارگاه، همایون و اصفهان (به همراه سی دی صوتی)، که توسط دکتر محسن کاظمیان از شاگردان خرم گردآوری و نگارش شدهاست.
از جمله آلبوم های او می توان به غوغای ستارگان، پیک سحری (مهر و ماه)، باز آمدی، سرگشته، دلم شکستی، رفته، رسوای زمانه، یارم گره بر مو زده، اشک من هویدا شد، ای ماه من، از من بگذر، نیمه شبان، در میان گل ها، از من بگذرید، در بستر غم، ساقی ببین، خدا کند عاشق شوم، عالم تنهایی، تا به کی، شهرزاده رویا، افسانه شیرین، آتش، قصه گو و …
همایون خرم که در اواخر عمر به بیماری سرطان روده مبتلا شده بود و تحت شیمیدرمانی قرار داشت، در سن ۸۲ سالگی در روز پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۱، ساعت ۲۳ شب در بیمارستان دی تهران درگذشت.
منبع: ویکی پدیا
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.