منوچهر آتشی خود را چنین معرفی نموده :” دوم مهرماه 1310 در روستای به نام “دهرود” دشتستان جنوب متولد شدم خانواده ما جزء عشایر زنگنه كرمانشاه بودند كه در حدود 4 نسل پیش به جنوب مهاجرت كرده بودند.نام خانوادگی من به دلیل اینكه نام جد من “آتشخان زنگنه” بود “آتشی” شد، پدرم فردی باسوادی بود و به دلیل علاقهای كه سرگرد اسفندیاری كه در جنوب به رضاخان كوچك مشهور بود، پدرم را به بوشهر انتقال داد و پدرم كارمند اداره ثبت و احوال بوشهر شد.در سال 1318 به مكتب خانه رفتم در همان سالها قرآن و گلستان سعدی را یاد گرفتم ولی به دلیل شورشی كه در آن شهر شد سال دوم را تمام نكرده بودم از كنگان به بوشهر رفتم و در مدرسه فردوسی بوشهر ثبت نام كردم و تا كلاس چهارم در این مدرسه بودم و در تمام این دوران شاگرد اول بودم و كلاس پنجم را به دلیل تغییر محل سكونت در مدرسه گلستان ثبت نام كردم.كلاس ششم را با موفقیت در دبستان گلستان به پایان رساندم، در این سالها بود كه هوایی شدم و دلم برای روستا تنگ شد و با مخالفتهایی كه وجود داشت دست مادر دو برادر و خواهرم را گرفتم به روستا بازگشتیم و در چاهكوه بود كه با عشق آشنا شدم و اولین شعرهایم نیز مربوط به همین دوران است.البته مساله علاقمندی من به شعر و شاعری به دوران كودكیام باز میگردد خیلی كوچك بودم كه به شعر علاقهمند شدم، اما اولین تجربه عشقی در چاهكوه اتفاق افتاد او نیز توجهی پاك و ساده دلانه به من داشت، آن دختر خیلی روی من تاثیر گذاشت و در واقع او بود كه مرا شاعر كرد”. شاعر مجموعه “آواز خاك” در ادامه با بیان این نكته كه در آن سالها ترانههای زیادی سرودم و به دلیل نرسیدن ما به هم و ازدواج آن دختر با مرد دیگر و سرطانی كه بعدها به آن دچار شد رد پایی این عشق در تمام اشعار من به چشم میخورد.پس از آن به بوشهر بازگشتم و دوره متوسطه را در دبیرستان سعادت به پایان رساندم, در آن سالها بود كه اشعارم را روزنامههای دیواری كه در این مدرسه درست كرده بودیم منتشر میكردم و حتی در این سالها در چند تئاتر نیز نقشهایی ایفاء كردم.او در ادامه با بیان این نكته كه پس از اتمام دوره دبیرستان به دانشرای عالی راه پیدا كرده است و به عنوان معلم مشغول به تدریس شده, گفت: در همین سالها اولین شعرهایم را در مجله فردوسی منتشر كردم و این شعرها محصول سرگشتگی در كوهها و درههاست كه به صورت ملموس در اشعار من بیان شدهاند.آشنایی با حزب توده تاثیرات بسیار زیادی بر آثار من گذاشت و شعرهای زیادی برای این حزب با نامهای مستعار در روزنامههای آن روزها منتشر كردم و حتی در 29 مرداد پس از كودتا در ایجاد انگیزه به كارگران برای شورش نقش بسزایی داشتم, ولی با مسائلی كه برای حزب بهوجود آمد،از این حزب فاصله گرفتم و فعالیت جدی سیاسی من به نوعی پایان یافت.من تاكنون دوبار ازدواج كردهام كه هر دو بار كه بیثمر بوده است، همسر اولم با این كه دو فرزند از او داشتم (البته پسرم مانلی به دلیل بیماری كه داشت فوت كرد) به دلیل اینكه من حاضر نشدم با او به آمریكا بروم از من جدا شد و دخترم شقایق نیز در حال حاضر در آلمان وكیل است. در سال 1361 ازدواج دیگری داشتم كه آنهم به انجام نرسید و یك دختر نیز از این ازدواج دارم.فعالیتام را با آموزش و پرورش آغاز كردم البته شغلهای متعددی را تجربه كردم، مدتی با صدا و سیما همكاری داشتم، مسئول شعر مجله تماشا بودم،مشاور ادبی نشریات و انتشارات مختلف بودهام و در حال حاضر نیز در نشریه كارنامه مشغول هستم.من با این سن ام هیچ كتابی نیست كه در حوزه فعالیتام ناخوانده مانده باشد، اگر كسانی كه به شعر علاقهمند هستند و حس میكنند قریحه شعری دارند به سراغ شعر بروند و گرنه به دنبال شعر رفتن كاری عبث و بیهوده است. نخستین مجموعه شعر او با عنوان آهنگ دیگر در سال 1339 در تهران چاپ شد و پس از این مجموعه، دو مجموعه دیگر با نامهای آواز خاک و دیدار در فلق انتشار یافت.وی در دهههای 40 و 50 و 60 به سبک نیمایی شعر میسروده در دو دهه آخر عمر به شعر سپید روی آورد.منوچهر آتشی سال 1384 بر اثر ایست قلبی در سن 74 سالگی در بیمارستان سینا تهران درگذشت و در زادگاهش بوشهر به خاک سپرده شد.
منبع : ویکی پدیا
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.