زادگاه مهستی شهر گنجه بودهاست و همدوره با غزنویان بود. رشید یاسمی معتقد بود که «مهستی» متشکل از دو کلمه «مَه» به معنی بزرگ و «سَتی» به معنی خانم بوده و جمعاً این کلمه به معنی «خانمبزرگ» است. در چهار سالگی پدرش او را به مکتب خانه فرستاد و چون استعدادی سرشار داشت در ده سالگی با ادب زن دانشمند بیرون آمد. او چنگ و عود و تار را به زیبایی مینواخت. شهرت او بیشتر به خاطر رباعیاتش است.
از زندگی مهستی آگاهی چندانی در دست نیست، و آنچه هست اقوال تذکره نویسانی چون دولتشاه سمرقندی، امین احمد رازی و آذر بیگدلی است که همه نقل از یکدیگر و آمیخته به افسانه نگاری و داستانهای ساختگی است. دیوان اشعار او نیز به جا نمانده و رباعیهایی به نام او در نزهةالمجالس (تألیف در قرن هفتم)، مونسالاحرار (تألیف در قرن هشتم) و مجموعهها و تذکرهها به دست آمدهاست.
علیرغم اینکه در هیچیک از منابع کهن، زمان مشخص و دقیقی از ولادت و مرگ مهستی به دست داده نشده، با این همه برخی از معاصران، ولادت وی را ۴۹۰ و مرگش را ۵۷۷ ه.ق ذکر کردهاند. امروزه از مهستی، دیوانی بر جای نماندهاست؛ دیوانی از وی تا اوایل قرن دهم در هرات بر جای بوده که در حمله عبیدالله خان ازبک به هرات از بین رفته است و تنها اشعاری پراکنده از او در کتابهای قدیم باقی ماندهاست.
مهستی به علت ابتکاری که در انتخاب موضوع ترانههای خود و وصف صاحبان پیشههای گوناگون و سرگرمیهای مختلف مردم روزگار خود به کار برده، پیشرو نوع خاصی از شعر شناخته میشود که بعدها در عصر صفوی رواج بیشتر یافته و شهرآشوب نام گرفتهاست. اشعار او بیان عشق و شیدایی، شوخطبعی و رعنایی، صداقت و زیبایی است و سرشار از نشاط و به دور از غم و اندوه است.
منبع: ویکی پدیا
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.